دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی
Associative Learning
دانلود فایل در ادامه مطلب
بر روی لینک های زیر کلیک نمایید
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی
Associative Learning
دانلود فایل در ادامه مطلب
بر روی لینک های زیر کلیک نمایید
بر روی لینک های زیر کلیک نمایید
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی - Associative Learning
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی - Backpropagation
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Performance Optimization
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Variations on Backpropagation
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Supervised Hebbian Learning
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Signal and Weight Vector Spaces
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Recurrent Networks
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Radial Basis Function RBF
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Performance Surface
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی Perceptron Learning Rule
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی - Dynamic Neural Networks
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی
بر روی لینک های زیر کلیک نمایید
بر روی لینک های زیر کلیک نمایید
شبکه عصبی یک سیستم ارگانی شامل نورونها میباشد که اعمال و واکنش جانداران را هماهنگ میسازد و سیگنالها را به بخشهای متفاوت بدن میفرستد. در بیشتر جانداران سیستم عصبی شامل دو بخش مرکزی و بخش جانبی است. در استفادههای جدیدتر این عبارت به شبکه عصبی مصنوعی که از نورونهایی مصنوعی ساخته شدهاست هم اشاره دارد. بنابراین عبارت 'شبکه عصبی' در حالت کلی به دو مفهوم مختلف شبکهٔ عصبی زیستی و شبکهٔ عصبی مصنوعی مختلف اشاره دارد.
نام سیستم عصبی از اعصاب گرفته میشود. در حالت کلی، یک شبکه عصبی زیستی از مجموعه یا مجموعهای از نورونهای به صورت فیزیکی به هم متصل یا از لحاظ عملکردی به هم وابسته تشکیل شدهاست. هر نورون میتواند به تعداد بسیار زیادی از نورونها وصل باشد و تعداد کل نورونها و اتصالات بین آنها میتواند بسیار زیاد باشد. اتصالات، که به آنها سیناپس گفته میشود، معمولاً از آکسونها و دندریتها تشکلیل شدهاند.
هوش مصنوعی و مدل سازی شناختی سعی بر این دارند که بعضی از خصوصیات شبکههای عصبی را شبیه سازی کنند. این دو اگرچه در روشهاشان به هم شبیه هستند اما هدف هوش مصنوعی حل مسائل مشخصی است در حالی که هدف مدل سازی شناختی ساخت مدلهای ریاضی سامانههای نورونی زیستی است.
شبکههای عصبی زیستی مجموعهای بسیار عظیم از پردازشگرهای موازی به نام نورون اند که به صورت هماهنگ برای حل مسئله عمل میکنند و توسط سیناپسها (ارتباطهای الکترومغناطیسی) اطلاعات را منتقل میکنند. در این شبکهها اگر یک سلول آسیب ببیند بقیه سلولها میتوانند نبود آنرا جبران کرده و نیز در بازسازی آن سهیم باشند. این شبکهها قادر به یادگیری اند. مثلا با اعمال سوزش به سلولهای عصبی لامسه، سلولها یاد میگیرند که به طرف جسم داغ نروند و با این الگوریتم سامانه میآموزد که خطای خود را اصلاح کند. یادگیری در این سامانهها به صورت تطبیقی صورت میگیرد، یعنی با استفاده ازمثالها وزن سیناپسها به گونهای تغییر میکند که در صورت دادن ورودیهای تازه سامانه پاسخ درستی تولید کند.
شبکه عصبی مصنوعی یک سامانه پردازشی دادهها است که از مغز انسان ایده گرفته و پردازش دادهها را به عهدهٔ پردازندههای کوچک و بسیار زیادی سپرده که به صورت شبکهای به هم پیوسته و موازی با یکدیگر رفتار میکنند تا یک مسئله را حل نمایند. در این شبکهها به کمک دانش برنامه نویسی، ساختار دادهای طراحی میشود که میتواند همانند نورون عمل کند. که به این ساختارداده نورون گفته میشود. بعد باایجاد شبکهای بین این نورونها و اعمال یک الگوریتم آموزشی به آن، شبکه را آموزش میدهند.
در این حافظه یا شبکهٔ عصبی نورونها دارای دو حالت فعال (روشن یا ۱) و غیرفعال (خاموش یا ۰) اند و هر یال (سیناپس یا ارتباط بین گرهها) دارای یک وزن میباشد. یالهای با وزن مثبت، موجب تحریک یا فعال کردن گره غیر فعال بعدی میشوند و یالهای با وزن منفی، گره متصل بعدی را غیر فعال یا مهار (در صورتی که فعال بوده باشد) میکنند.
از قرن نوزدهم به طور همزمان اما جداگانه از سویی نروفیزیولوزیستها سعی کردند سامانه یادگیری و تجزیه و تحلیل مغز را کشف کنند و از سوی دیگر ریاضیدانان تلاش کردند تا مدل ریاضی بسازند که قابلیت فراگیری و تجزیه و تحلیل عمومی مسائل را دارا باشد. اولین کوششها در شبیه سازی با استفاده از یک مدل منطقی توسط مک کلوک و والتر پیتز انجام شد که امروزه بلوک اصلی سازنده اکثر شبکههای عصبی مصنوعی است. این مدل فرضیههایی در مورد عملکرد نورونها ارائه میکند. عملکرد این مدل مبتنی بر جمع ورودیها و ایجاد خروجی است. چنانچه حاصل جمع ورودیها از مقدار آستانه بیشتر باشد اصطلاحا نورون برانگیخته میشود. نتیجه این مدل اجرای توابع ساده مثل AND و OR بود.
نه تنها نروفیزیولوژیستها بلکه روان شناسان و مهندسان نیز در پیشرفت شبیه سازی شبکههای عصبی تاثیر داشتند. در سال ۱۹۵۸ شبکه پرسپترون توسط روزنبلات معرفی گردید. این شبکه نظیر واحدهای مدل شده قبلی بود. پرسپترون دارای سه لایه به همراه یک لایه وسط که به عنوان لایه پیوند شناخته شده میباشد، است. این سامانه میتواند یاد بگیرد که به ورودی داده شده خروجی تصادفی متناظر را اعمال کند.
سامانه دیگر مدل خطی تطبیقی نورون میباشد که در سال ۱۹۶۰ توسط ویدرو و هاف (دانشگاه استنفورد) به وجود آمد که اولین شبکههای عصبی به کار گرفته شده در مسائل واقعی بودند. Adalaline یک دستگاه الکترونیکی بود که از اجزای سادهای تشکیل شده بود، روشی که برای آموزش استفاده میشد با پرسپترون فرق داشت.
در سال ۱۹۶۹ میسکی و پاپرت کتابی نوشتند که محدودیتهای سامانههای تک لایه و چند لایه پرسپترون را تشریح کردند. نتیجه این کتاب پیش داوری و قطع سرمایه گذاری برای تحقیقات در زمینه شبیه سازی شبکههای عصبی بود. آنها با طرح اینکه طرح پرسپترون قادر به حل هیچ مساله جالبی نمیباشد، تحقیقات در این زمینه را برای مدت چندین سال متوقف کردند.
با وجود اینکه اشتیاق عمومی و سرمایه گذاریهای موجود به حداقل خود رسیده بود، برخی محققان تحقیقات خود را برای ساخت ماشینهایی که توانایی حل مسائلی از قبیل تشخیص الگو را داشته باشند، ادامه دادند. از جمله گراسبگ که شبکهای تحت عنوان Avalanch را برای تشخیص صحبت پیوسته و کنترل دست ربات مطرح کرد. همچنین او با همکاری کارپنتر شبکههای ART را بنانهادند که با مدلهای طبیعی تفاوت داشت. اندرسون و کوهونن نیز از اشخاصی بودند که تکنیکهایی برای یادگیری ایجاد کردند. ورباس در سال ۱۹۷۴ شیوه آموزش پس انتشار (Back Propagation) خطا را ایجاد کرد که یک شبکه پرسپترون چندلایه البته با قوانین نیرومندتر آموزشی بود.
پیشرفتهایی که در سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ بدست آمد برای جلب توجه به شبکههای عصبی بسیار مهم بود. برخی فاکتورها نیز در تشدید این مساله دخالت داشتند، از جمله کتابها و کنفرانسهای وسیعی که برای مردم در رشتههای متنوع ارائه شد. امروز نیز تحولات زیادی در تکنولوژی ANN ایجاد شدهاست.
شبکههای عصبی با توانایی قابل توجه خود در استنتاج نتایج از دادههای پیچیده میتوانند در استخراج الگوها و شناسایی گرایشهای مختلفی که برای انسانها و کامپیوتر شناسایی آنها بسیار دشوار است استفاده شوند. از مزایای شبکههای عصبی میتوان موارد زیر را نام برد:
یک شبکه عصبی به طور کلی با یک کامپیوتر سنتی در موارد زیر تفاوت دارد:
شبکههای عصبی شیوهای متفاوت برای حل مسئله دارند. کامپیوترهای سنتی از شیوه الگوریتمی برای حل مسئله استفاده میکنند که برای حل مسئله مجموعهای از دستورالعملهای بدون ابهام دنبال میشود. این دستورات به زبان سطح بالا و سپس به زبان ماشین که سامانه قادر به تشخیص آن میباشد تبدیل میشوند. اگر مراحلی که کامپیوتر برای حل مسئله باید طی کند از قبل شناخته شده نباشند و الگوریتم مشخصی وجود نداشته باشد، سامانه توانایی حل مسئله را ندارد. کامپیوترها میتوانند خیلی سودمندتر باشند اگر بتوانند کارهایی را که ما هیچ پیش زمینهای از آنها نداریم انجام دهند. شبکههای عصبی و کامپیوترها نه تنها رقیب هم نیستند بلکه میتوانند مکمل هم باشند. کارهایی وجود دارند که بهتر است از روش الگوریتمی حل شوند و همین طور کارهایی وجود دارند که جز از طریق شبکه عصبی مصنوعی قابل حل نمیباشند و البته تعداد زیادی نیز برای بدست آوردن بازده حداکثر، از ترکیبی از روشهای فوق استفاده میکنند. به طور معمول یک کامپیوتر سنتی برای نظارت بر شبکه عصبی استفاده میشود. شبکههای عصبی معجزه نمیکنند، اگر به طور محسوس استفاده شوند کارهای عجیبی انجام میدهند.
یک نورون مصنوعی سامانهای است با تعداد زیادی ورودی و تنها یک خروجی. نورون دارای دو حالت میباشد، حالت آموزش و حالت عملکرد. در حالت آموزش نورون یاد میگیرد که در مقابل الگوهای ورودی خاص برانگیخته شود و یا در اصطلاح آتش کند. در حالت عملکرد وقتی یک الگوی ورودی شناسایی شده وارد شود، خروجی متناظر با آن ارائه میشود. اگر ورودی جزء ورودیهای از پیش شناسایی شده نباشد، قوانین آتش برای بر انگیختگی یا عدم آن تصمیم گیری میکند.
با کنار گذاشتن برخی از خواص حیاتی نورونها و ارتباطات درونی آنها میتوان یک مدل ابتدایی از نورون را به وسیله کامپیوتر شبیه سازی کرد.
یک شبکه عصبی شامل اجزای سازنده لایهها و وزنها میباشد. رفتار شبکه نیز وابسته به ارتباط بین اعضا است. در حالت کلی در شبکههای عصبی سه نوع لایه نورونی وجود دارد:
شبکههای تک لایه و چند لایهای نیز وجود دارند که سازماندهی تک لایه که در آن تمام واحدها به یک لایه اتصال دارند بیشترین مورد استفاده را دارد و پتانسیل محاسباتی بیشتری نسبت به سازماندهیهای چند لایه دارد. در شبکههای چند لایه واحدها به وسیله لایهها شماره گذاری میشوند (به جای دنبال کردن شماره گذاری سراسری).
هر دو لایه از یک شبکه به وسیله وزنها و در واقع اتصالات با هم ارتباط مییابند. در شبکههای عصبی چند نوع اتصال و یا پیوند وزنی وجود دارد: پیشرو: بیشترین پیوندها از این نوع است که در آن سیگنالها تنها در یک جهت حرکت میکنند. از ورودی به خروجی هیچ بازخوردی (حلقه) وجود ندارد. خروجی هر لایه بر همان لایه تاثیری ندارد.
بر مبنای روش آموزش به چهار دسته تقسیم میشوند:
شبکههای عصبی مصنوعی دارای دامنه کاربرد وسیعی میباشند از جمله سامانههای آنالیز ریسک، کنترل هواپیما بدون خلبان، آنالیز کیفیت جوشکاری، آنالیز کیفیت کامپیوتر، آزمایش اتاق اورژانس، اکتشاف نفت و گاز، سامانههای تشخیص ترمز کامیون، تخمین ریسک وام، شناسایی طیفی، تشخیص دارو، فرآیندهای کنترل صنعتی، مدیریت خطا، تشخیص صدا، تشخیص هپاتیت، بازیابی اطلاعات راه دور، شناسایی مینهای زیردریایی، تشخیص اشیاء سه بعدی و دست نوشتهها و چهره و... در کل میتوان کاربردهای شبکههای عصبی را به صورت زیر دسته بندی کرد: تناظر (شبکه الگوهای مغشوش وبه هم ریختهرا بازشناسی میکند)، خوشه یابی، دسته بندی، شناسایی، بازسازی الگو، تعمیم دهی (به دست آوردن یک پاسخ صحیح برای محرک ورودی که قبلا به شبکه آموزش داده نشده)، بهینه سازی. امروزه شبکههای عصبی در کاربردهای مختلفی نظیر مسائل تشخیص الگو که خود شامل مسائلی مانند تشخیص خط، شناسایی گفتار، پردازش تصویر و مسائلی از این دست میشود و نیز مسائل دسته بندی مانند دسته بندی متون یا تصاویر، به کار میروند. در کنترل یا مدل سازی سامانههایی که ساختار داخلی ناشناخته یا بسیار پیچیدهای دارند نیز به صورت روز افزون از شبکههای عصبی مصنوعی استفاده میشود. به عنوان مثال میتوان در کنترل ورودی یک موتور(کنترلکننده موتور) از یک شبکه عصبی استفاده نمود که در این صورت شبکه عصبی خود تابع کنترل را یاد خواهد گرفت. کاربرد مناسب تر شبکه عصبی ( در مقایسه با روش هایی از قبیل PID )برای کنترل یک سیستم دور موتور در برابر تغییرات ناگهانی بار و زمان پاسخ دهی نیز مطرح شده است[۱],[۲],[۳]
با وجود برتریهایی که شبکههای عصبی نسبت به سامانههای مرسوم دارند، معایبی نیز دارند که پژوهشگران این رشته تلاش دارند که آنها را به حداقل برسانند، از جمله:
دانلود رایگان فایل آموزشی شبکه عصبی
introduction
دانلود فایل در ادامه مطلب